امام رضا (علیه السلام) فرمودند:
وَأحسنُوا إنَّ الله ِ یُحِبُّ المُحسِنِین
احسان و نیکو کاری در معنای عام آن، از مکارم و فضائل اخلاقی است که انسان به حسب ذات و فطرتی که خداوند در نهاد او جای داده، به انجام آن تمایل و علاقه دارد؛ چرا که احسان و نیکوکاری آدمی را در رابطهای اخلاقی و عاطفی با انسانهای دیگر قرار میدهد.رابطهای سرشار از مهر و عاطفه و نوع دوستی که موجب مستحکم شدن روابط افراد در جامعه بشری میشود.به همین دلیل است که احسان و نیکوکاری به صفات و ارزشهای اخلاقی انسانی میتواند جامعه را از خطرهای تهدید کننده و نابود کننده رهایی بخشد و قلوب افراد جامعه را به یکدیگر نزدیکتر کند.
چنان که در روایتی رسول گرامی اسلام (ص) در بیان ارزش و اهمیت احسان و نیکوکاری با توجه به این اثر مهم آن میفرمایند: « خداوند به داود پیامبر چنین وحی کرد: بندهای از بندگانم در روز قیامت کار نیکی میآورد پس او را در بهشت حاکم میسازم. داود پرسید آن کار نیک چیست؟ خدای متعال فرمود: اندوهی از مومنی میزداید، اگرچه با دانهای خرما یا نیمی از آن باشد. داود گفت:شایسته است کسی که تو را بشناسد، امیدش را از تو نبرد»
باید دانست اثر و منافع انفاق به زندگی انفاق کنندگان بازگشت میکند، ممکن است در ابتدا چنین به نظر برسد که منظور از بازگشت منافع انفاق به انفاق کننده، همان پاداش و نتایج اخروی آن است، البته این معنی صحیح است، ولی نباید تصور کرد که سود انفاق تنها جنبه اخروی دارد، بلکه از نظر این دنیا نیز به سود آنهاست. از نظر معنوی انفاق, روح گذشت و بخشش و فداکاری و نوع دوستی را در انفاق کننده پرورش میدهد و در حقیقت وسیله موثری برای تکامل روحی و پرورش شخصیت اوست. اما نظر مادی وجود «افراد محروم و بینوا» در یک اجتماع، موجب انفجارهای خطرناک میگردد، همان انفجاری که گاه تمام اصل مالکیت را در خود فرو میبرد و تمام ثروتها را میبلعد و نابود میسازد. در این بین انفاق فاصله طبقاتی را کم میکند و خطراتی را که از این رهگذر متوجه افراد اجتماع میشود از میان میبرد. انفاق آتش خشم و شعلههای سوزان طبقات محروم را فرو مینشاند و روح انتقام و کینه توزی را از آنها میگیرد.
بنابراین، انفاق از نظر سلامت جامعه و امنیت آن به سود انفاق کنندگان نیز هست چرا که مانع هلاکت اجتماع است. همچنان وقتی که مسئله انفاق فراموش شود و ثروتها در یک قطب جمع شود، افرادی محروم به وجود میآیند و دیری نخواهد گذشت که یک انفجار عظیم در جامعه به وجود میآید که نفوس و اموال سرمایه داران در آتش آن خواهد سوخت. و از اینجا رابطه مسئله انفاق و پیشگیری از هلاکت روشن میشود. اینگونه است که امیر مومنان علی علیه السلام در یکی از کلمات قصارش به این حقیقت اشاره فرموده، میفرماید:«حَصِّنُوا أَموَالَکُم بِالزَّکَاةِ، اموال خویش را با دادن زکات حفظ کنید» یعنی اگر انفاق فی سبیل الله ترک شود ثروتمندان خودشان را با دست خود به هلاکت افکنده اند و اکثریت محروم سرانجام به خواسته قوانین را در هم میشکنند و شورشی غیر قابل کنترل ایجاد میکنند و این یعنی مرگ جامعه به خاطر عجز و ناتوانی، مخصوصا در نظامی همچون نظام اسلام که بر نیکو کاری بنا شده است.
از نظر معنوی نیز جای تردید نیست که خداوند برکات خود را از کسانی بر میگیرد که حقوق محرومان را نمیپردازند.
نقش انفاق در عمران و آبادی شهرها
عمران و آبادی در سایه اتحاد و صمیمیت و همکاری در میان قشرهای جامعه به وجود میآید و آنچه باعث تحکیم این امور شود، از عوامل مهم عمران و آبادی خواهد بود. در میان انفاق به محرومان و ناتوانان، اگر به طور فراگیر بر تمام خانهها و بر فرد فرد جامعه سایه بگستراند و از جامعه فقر به کلی ریشه کن گردد، قهری است که شهرها نیز آباد میگردد. زیرا جامعه همچون درختی است که ثروت باید به صورت مواد غذایی از آوندها و مجاری تغذیه آن بالا رفته و به تمامی سلولها، حتی سلولهایی که در زوایای یک برگ لمیدهاند برسد وگرنه به تدریج شاخههای آن رو به زردی گراییده و تمام درخت نابود میگردد.
در روایات نیز به این موضوع اشاره شده است پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «إنَّ الصّدقة و صِلَةُ الرَّحِمِ تَعمُران الِّدیارَ، انفاق در راه خدا و صله رحم خانهها را آباد میکند».
در حدیث دیگری از امام صادق علیه السلام میخوانیم: «البِرُّ و حُسنُ الخُلُقِ یَعمُرانِ الِّدیارَ، نیکوکاری و حسن اخلاق، خانهها و شهرها را آباد میکند».
با این تفاسیر از جمله مبانی و اصولی که فعالان اقتصادی باید به آن معتقد باشند و آن را به عنوان یکی از سنتهای حاکم الهی بپذیرند این است که از بذل و بخشش اموال در راه خدا هراسی نورزند و باور داشته باشند که انفاق فی سبیل الله، نه تنها موجب رکود اقتصادی نمیشود، بلکه رشد و ترقی را در پی دارد باید از بخل و امساک در راه عمران و آبادانی شهرها و رفع نیازهای نیازمندان جامعه و احیای ارزشهای دینی و اخلاقی پرهیز کند و انفاق و گذشت در راه خدا را منافی برنامه ریزیها و محاسبات دقیق اقتصادی خویش ندید چرا که در اجتماعی که به نیازمندیهای عمومی رسیدگی شود قدرت فکری و جسمی طبقه زحمتکش و کارگر که اکثریت جامعه را تشکیل میدهد به کار میافتد و به دنبال آن یک نظام صحیح اقتصادی که بر پایه همکاری عمومی و بهره گیری عموم استوار است به وجود میآید.